تا رسیدیم استکهلم چون خیلی گرسنمون بود رفتیم یه رستوران با حال که صاحبش ترک بود ووقتی فهمید ما ایرانی هستیم کلی تحویلمون گرفت
تازه بهمون دوغ مجانی داد
این تنها مال نزدیک هتلمون بود که بدون بابا صر میرفتیم
استکهلم خیلی خوش نگذشت چون بابا صر پیش ما نبود و من ومامانی دوشب تنها توهتل موندیم ولی در عوض از اینجا داریم میریم روم. آخ جون